بقلم: پوهنوال دکتور عبدالصبور فخری
چکیده
مقاله حاضر در باره میزان تأثیر پذیری علامه محمد اقبال از داستان های قرآنی نگارش یافته است. این تحقیق نشان می دهد که علامه اقبال در کنار برخورداری از عقلیت فیلسوف دارای قلب مؤرخ نیز بود؛ از همین روی در لابه لای دیوان های مختلف خویش به رویداد های تاریخی به طور عام وبه رویداد های قرآنی به طور اخص اشاره دارد. این اشارات باز تاب دهنده عمق فهم وبرداشت اقبال بزرگ از قرآن کریم را نشان می دهد. اقبال در کلیات خود به رویداد های مهمی می پردازد، مانند خلقت آدم علیه السلام، مبارزات نوح علیه السلام و غرق شدن پسرش، مبارزه های خستگی ناپذیر ابراهیم علیه السلام در راه توحید ویکتا پرستی وذبح فرزند جهت امتثال امر پروردگار، همینطور به حادثه های مختلف زندگی موسی وعیسی علیهما السلام و به قصه اصحاب کهف اشاره می کند وهمینور به داستان مبارزات ودست آورد های کلان پیامبر اسلام تأکید می نماید، واز صبر وشکیبایی یوسف علیه السلام یاد آور می شود. همه این معانی در طی این مقاله کوتاه مورد ارزیابی قرار گرفته است.